
نجات مسافر کوهستان ، شاد زیستن
بهروز واثقی
یک روز که همه اهالی سرگرم کارهای خود بودند، تیزپر، بچه عقابی که در بالای سپیدکوه زندگی می کرد به دهکده آمد و با سر و صدای زیاد اهالی را خبر کرد. وقتی همه در میدان اصلی جمع شدند، تیزپر نفس زنان گفت: «یکی از مسافران که از جاده کوهستانی عبور می کرده از کوه پرت شده و به سختی آسیب دیده است...
موارد مرتبط