
من دیگر ما: جلد چهارم (نقش بازی در تربیت)
محسن عباسی ولدی
«منِ دیگرِ ما» مجموعه کتابهای تربیتی است از محسن عباسی ولدی( -۱۳۵۵) برای پرورش و تربیت بهینه کودکان. شعار بنیادین این مجموعه کتابها این است: فرزند ما از ما جدا نیست؛ او خود ما است اما در اندازهای کوچکتر.
جلد چهارم از این مجموعه به نقش بازی در تربیت کودکان میپردازد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«بازی از زندگی کودک حذفشدنی نیست. آنچه در دست ماست، انتخاب بازی است. امروزه با ورود وسایل مدرن برای سرگرم کردن کودکان بحث دربارۀ بازی، ضرورت بیشتری پیدا کرده است.
سبک زندگی مدرن بیش از آنکه با نیازهای کودک تطابق داشته باشد، با نیازهای او دشمنی دارد. از همین رو پیش از آنکه بازیهایی که با نیاز کودکان تناسب دارد، از یاد برود باید از آنها سخن گفت و یادشان را زنده نگه داشت.
این کتاب از سه بخش تشکیل شده: بخش اول به رابطۀ بازی با محبتورزی میپردازد که میتوان گفت عهدهدار رابطۀ میان گزارههای رفتاری و موضوع این کتاب است.
کم نیستند پدران و مادرانی که امروزه بازی بچهها را جدی نمیگیرند. چرایی این بیاعتنایی موضوع بخش دوم است.
در بخش سوم هم به ویژگیهای بازی مفید پرداختهایم.»
امیر مؤمنان علی (ع) فرمود: «هر کسی بچهای دارد، بچگی کند» .
مادر خودش را پشت مبل و کودک هم خودش را در کمد لباسها پنهان میکند.
پدر میگوید: هشتاد، نود، صد. اومدم.
پدر آرام آرام قدم برمیدارد. هر قدمی که به جلو برمیدارد، نگاهی به عقب میاندازد. به سمت مبلها در حرکت است که کودک از کمد لباس آرام بیرون میآید. آرام آرام به سمت جایی میآید که پدر چشم گذاشته بود. پدر از آنجا دور و به مبلها نزدیک شده است. کودک از پشت دیوار بیرون آمده و به سرعت به محل چشم گذاشتن نزدیک میشود. پدر متوجه شده و به طرف او برمیگردد. کودک از هیجان داد میکشد. مادر از پشت مبل بیرون میآید. کودک به محل چشم گذاشتن میرسد و سُک سُک میکند. پدر که حالا از فرزندش باخته، به سمت مبلها برمیگردد. همین که نگاه پدر و مادر به هم گره میخورد، مادر پر از هیجان میشود. پدر زودتر از مادر به محل چشم گذاشتن میرسد و سک سک میکند. حالا نوبت مادر است که چشم بگذارد....
پدر و مادر نیازمند به ارتباط با کودک و حتی بازی با او هستند. بازی با کودک به والدین نشاط میدهد؛ اما وقتی والدین نشاط خود را با رسانه ارضا میکنند، دیگر انگیزهای برای کسب نشاط به وسیلۀ بازی با کودک نخواهند داشت.
یکی از معایب بزرگ تک فرزندی، وقتگیر بودن آن است. بر خلاف تصور برخی که گمان میکنند بچههای زیاد وقت بیشتری را از والدین میگیرند، وجود بچههای زیاد موجب میشود والدین وقت کمتری را برای بازی با بچهها بگذارند. بهترین کسانی که وقت بچهها را پر میکنند، خود بچهها هستند؛ البته تعداد زیاد بچهها در صورتی میتواند در وقت والدین صرفهجویی کند که فاصلۀ سنی آنها زیاد نباشد. فاصلۀ سنی زیاد موجب میشود، درک بچهها از موقعیت سنی یکدیگر کم شده و نتوانند همبازی هم باشند. این نکته را هیچ گاه فراموش نکنید: اگر کسی سه بچه با فاصلۀ سنی زیاد داشته باشد، در اصل سه تک فرزند دارد.
پیشوای حقیقت و صداقت، امام صادق (ع) فرمود:
فرزندت را رها کن که تا هفت سال بازی کند.
بازی، لازمۀ شاداب ماندن روح کودک است. بدون بازی کودک نمیتواند تجربهای از شادی و نشاط داشته باشد. اگر شنیدید که کودکی بدون بازی، در اوج نشاط و شادابی است، باور نکنید. زندگی برای انسان باید لذت داشته باشد. لذت زندگی برای کودکان در دل بازی خانه کرده است.
امیر مؤمنان علی (ع) فرمود: «زندگیای گواراتر از اخلاق خوش نیست»