
من دیگر ما: جلد اول (مهارتهای تربیت فرزند در دنیای امروز)
محسن عباسی ولدی
«من دیگر ما» نام مجموعهای به قلم محسن عباسی ولدی( -۱۳۵۵) است. این مجموعه با عنوان فرعی «فرزند ما از ماجدا نیست؛ او خود ما است اما در اندازهای کوچکتر» پیرامون پرورش و تربیت کودکان در خانواده است.
جلد اول این مجموعه به «مهارتهای تربیت فرزند در دنیای امروز» میپردازد.
در بخشی از کتاب درباره رویکرد کتاب میخوانیم:
«تربیت فرزند در جامعۀ امروز، یکی از اصلیترین دغدغههای پدران و مادران است. وجود رقیبان زیاد در مسیر تربیت فرزند حساسیت مسأله را چند برابر کرده است.
بسیاری از والدین در جامعۀ ما با عطش فراوان به دنبال راهی برای تربیت صحیح فرزند هستند که باید به این عطش و انگیزه احترام گذاشت.
مخاطب این مجموعه عموم پدران و مادران هستند. ما تلاش کردیم در این نوشتار بدون این که به سطح علمی مباحث لطمهای وارد شود، با پرهیز از عبارتپردازیهای علمی، مطالب را به گونهای بنویسیم که همۀ پدران و مادران در هر سطحی از دانش که باشند بتوانند از آن استفاده کنند.»
امام صادق (ع) فرمود:
مردم را با غیر زبانهای خویش دعوت کنید. آنان باید از شما تقوا و تلاش و نماز و کار خیر را ببینند که این خود دعوت کننده است
وَ مَنْ أعْرَضَ عَنْ ذِکرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَۀ ضَنْکاً؛ و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگیِ تنگ[ و سختی ]خواهد داشت.
ألا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آگاه باش که تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
امام صادق (ع) فرمود:
مردم را با غیر زبانهای خویش دعوت کنید. آنان باید از شما تقوا و تلاش و نماز و کار خیر را ببینند که این خود دعوت کننده است.
قَالَتْ رُسُلُهُمْ أ فی اللَّهِ شَک فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَ الأرْضِ؛ پیامبرانشان گفتند: «مگر در بارۀ خدا ـ پدید آورندۀ آسمانها و زمین ـ تردیدی هست؟
هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگیِ تنگ[ و سختی ]خواهد داشت.
قهر کردن یکی از مواردی است که در مکتب اسلام به عنوان ابزاری تنبیهی برای تربیت فرزند معرفی شده است؛ اما چنین تنبیهی در صورتی کارآیی دارد که پدر و مادر در مسیر تربیتی خود به قدری به فرزند محبت کرده باشند که قهر آنها برای فرزند قابل تحمل نباشد. اگر این ارتباط عاطفی میان پدر و مادر با فرزند برقرار شده باشد، قهر برای او بسیار آزار دهنده خواهد بود. شاید از همین رو است که در همین روایت آمده است که قهر با فرزند نباید طولانی باشد. حکمت این دستور میتواند این باشد که در این سیستم تربیتی به پدر و مادر توصیه میشود که با فرزند ارتباط شدید عاطفی برقرار کنند. نتیجۀ این ارتباط عاطفی، تعلق روحی میان پدر و مادر با فرزند میشود. به صورت طبیعی وقتی پدر و مادری که فرزند به آنها تعلق عاطفی دارد با او قهر میکنند، از نظر روحی فشار سنگینی بر فرزند وارد میشود؛ پس نباید قهر، طولانی شود تا این فشار، موجب آسیب روحی نشود. تحلیل فرزند از قهر پدر و مادر بسیار مهم و تأثیرگذار است.
والدین، معلمان و روحانیان، سه قشر تأثیرگذار تربیتی در جامعۀ ما هستند. ما این اقشار را در میانۀ میدان تربیت، مدیرانی میدانیم که عدم آشنایی آنان با مبانی و روشهای تربیت دینی میتواند جامعه را با خطراتی جدی روبرو کند؛ اما سؤال اساسی این جا است که آیا برنامۀ تعریف شده و تدوین یافتهای برای آموزش این سه قشر وجود دارد؟ چه کسی میتواند منکر تأثیر تربیتی محیط خانه که مدیریت آن به عهدۀ والدین است شود؟ اگر برای روحانیان و معلمان برنامههایی هر چند اندک در راستای مبانی و روشهای تربیت دینی وجود دارد، آیا برای والدین نیز برنامهای آموزشی که بتوان تأثیر آن را به صورت عملی در تربیت فرزند دید، وجود دارد؟
اگر کسی به اهمیت گزارههای تصویری پی برد، به معنای حقیقی این جملۀ زیبای امیرمؤمنان علی (ع) خواهد رسید که ایشان فرمود:
کسی که خویشتن را پیشوای مردم ساخته، باید پیش از ادب کردن دیگران به ادب کردن خویش بپردازد. او پیش از آن که بخواهد مردم را با زبان خویش ادب کند، باید با رفتار خود به ادب کردن آنها اقدام کند. کسی که معلم خویش است و خود را ادب میکند، به تعظیم و بزرگداشتن سزاوارتر است تا کسی که معلم مردم است و آنها را ادب میکند.
بدون تردید پدر و مادر، پیشوای تربیتی فرزندان هستند؛ پس باید برای تربیت خویش و توجه به رفتارهایی که از آنان سر میزند، تلاش ویژهای داشته باشند.
امام صادق (ع) فرمود:
مردم را با غیر زبانهای خویش دعوت کنید. آنان باید از شما تقوا و تلاش و نماز و کار خیر را ببینند که این خود دعوت کننده است.
برخی از گزارههای تربیتی از قصد انسان پیروی نمیکند؛ یعنی ممکن است از انسان عملی سر بزند که دارای یک پیام تربیتی باشد؛ اما او قصد انتقال آن پیام را نداشته باشد؛ مثلاً مردی را فرض کنید که در مقابل فرزندش بر سر مادرش (مادربزرگ فرزند) فریاد کشیده و به او بیاحترامی میکند. رفتار خشن پدر با مادربزرگ برای این فرزند پیامی دارد و آن این که خشونت با مادر، بد نیست. اگر چه پدر با رفتار خود قصد انتقال این پیام را نداشته؛ اما پیام در این جا از قصد پدر پیروی نمیکند.
توجه به رفتارهای خویش از سوی والدین، انتقال دهندۀ بسیاری از پیامهای تربیتی است
تنظیم خانواده در دنیای امروز دو تغییر اساسی کرده است؛ اول آن که تعداد فرزندان به دو نفر کاهش پیدا کرده و خانوادههای کمی هستند که بیش از دو فرزند داشته باشند. دوم آن که فاصلۀ سنی میان فرزندان هم به شدت افزایش یافته و گاهی حتی به ده سال هم میرسد.
در گذشته، بسیاری از نیازهای فرزندان در تعامل با یکدیگر پاسخ داده میشد؛ اما امروز به جهت این دو تغییر اساسی فرزندان نمیتوانند پاسخگوی نیازهای هم باشند
چیستی گزارههای تصویری
مربی در ارتباط با محیط اطراف خویش رفتارهایی انجام میدهد که مخاطب، تماشاچی آن بوده و عکسبرداری میکند. به این رفتارها گزارههای تصویری میگوییم. در این گزارهها مربی به صورت مستقیم با مخاطب در ارتباط نبوده و مخاطب تنها بینندۀ رفتار او است.
رفتار پدر و مادر با یکدیگر، با پدربزرگ و مادربزرگ، با نامحرم، همسایه و... از گزارههای تصویری است. نوع ارتباطی که پدر و مادر با تلویزیون و به طور کلی رسانه برقرار میکنند نیز از همین دسته است. ارتباط والدین با خدا و امور دینی هم از گزارههای تصویری است. ما سخنانی را هم که والدین میگویند از همین دسته میدانیم.
این گزارهها در تربیت دینی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
تربیت فرزند در جامعۀ امروز، یکی از اصلیترین دغدغههای پدران و مادران است. وجود رقیبان زیاد در مسیر تربیت فرزند حساسیت مسأله را چند برابر کرده است
چندان سختی باشد؛ اما بعد فهمیدم پرورش جوجهها فوت و فن خودش را دارد. چند جوجه از بین رفتند تا توانستم جوجهداری را یاد بگیرم. پیرزنها و پی
امیرمؤمنان علی (ع) خواهد رسید که ایشان فرمود:
کسی که خویشتن را پیشوای مردم ساخته، باید پیش از ادب کردن دیگران به ادب کردن خویش بپردازد. او پیش از آن که بخواهد مردم را با زبان خویش ادب کند، باید با رفتار خود به ادب کردن آنها اقدام کند. کسی که معلم خویش است و خود را ادب میکند، به تعظیم و بزرگداشتن سزاوارتر است تا کسی که معلم مردم است و آنها را ادب میکند.
سؤال اساسی این جا است که چگونه باید خوبی و بدی کارها را به بچهها فهماند؟
ماهواره، واقعیتی است که نمیتوان آن را انکار کرد. امروزه بسیاری از شبکههای ماهوارهای اهدافی تربیتی را دنبال میکنند. این یک فکر سادهلوحانۀ خندهدار است که فکر کنیم، دیگران دلشان به حال ما سوخته و برای پر کردن اوقات فراغتمان به دنبال راه چارهای میگشتند، از همین رو تصمیم گرفتند برای ما شبکههای فیلم و سریال راه بیاندازند. امروز رسانهها یکی از اصلیترین وظایف خود را تربیت مخاطب، متناسب با اهداف نظام سلطه میدانند
همین که پسر وارد خانه میشود، فریاد میکشد: مامان! از گرسنگی مُردم. امروز هم غذا دیر حاضر میشود؟
قبل از این که مادر جواب بدهد، پدر با عصبانیت به سراغ پسر میآید و میگوید: چه خبر است؟ کمی صبر داشته باش. سلامت را خوردی؟ یعنی این قدر گرسنهای؟
پسر زیر لب غرولندی میکند و به اتاقش میرود. رایانهاش را روشن میکند و مشغول بازی میشود. غذا حاضر است. مادر سفره را پهن میکند. پسر هنوز هم در حال بازی است و منتظر است که غذا در سفره حاضر شود تا او هم سر سفره بنشیند.
توجه به نکات هشتگانهای که بیان شد ما را به این نتایج مرساند:
الف) تربیت فرزند در دنیای امروز از حساسیت بیشتری نسبت به نسلهای گذشته برخوردار است.
ب) سه عنصر وقت، حوصله (انگیزه) و آگاهی، سه پایۀ اصلی تربیت در دنیای امروز است.
ج) تربیت باید بر اساس مبانی و روشهای دینی انجام بگیرد تا به اهداف دینی برسد.
د) بیتوجهی به رقبای تربیتی یکی از خطرات اصلی در مسیر تربیت دینی در دنیای امروز است.
ه) با توجه به تغییر در سبک زندگی و ناهمگونی این سبک با روشهای صحیح تربیتی نیاز به وقت و حوصله و آگاهی ضرورتی دوصد چندان مییابد
هر اندازه عوامل منفی تأثیرگذار بر تربیت فرزندانمان بیشتر میشود، نیاز به وقت گذاشتن برای آنها هم بیشتر میشود
بر اساس نگاه حکیمانۀ دین به عالم، در آفرینش هر موجودی هدفی وجود دارد. خداوند نیز در هر موجودی استعدادهای لازم برای رسیدن به هدف خلقت آن موجود را قرار داده است.
با توجه به این دو مقدمه باید گفت: «تربیت، فراهم کردن زمینه برای رشد استعدادها در جهت رسیدن به هدف آفرینش است»
در راهکارهای تربیتی باید سه عنصر اساسی شناخته شود. اول: هدف آفرینش، دوم: استعدادها و سوم: شیوۀ فراهم کردن زمینه برای رشد استعدادها جهت رسیدن به هدف.
فطری بودن دین به این معنا نیست که انسان نیاز به آموزش ندارد؛ بلکه به این معنا است که انسان، خدا را قبول دارد، گرایش به خدا هم دارد؛ بدون نیاز به آموزش میداند که باید در مقابل خدا کُرنش کرده و او را بپرستد؛ اما باید به او آموخت که شیوۀ پرستش و بندگی چگونه است.