
پنج مرحله کلیدی در توسعه مهارتهای پولی در زندگی
آموزش جدی مهارتهای پولی و مالکیت و سایر مباحث مرتبط، از حدود پنج سالگی معنا پیدا میکند و تلاشهای والدین، برای آموزش در سنین پایینتر، ممکن است نتیجه مطلوب نداشته و یا حتی، اثرات نامطلوب داشته باشد.
ما در اینجا بر اساس مدل مطرح شده توسط گودفری، توسعه مهارتهای پولی انسانها را در دوران کودکی و نوجوانی به پنج مرحله تقسیم میکنیم.
چنین ویژگیهای هر مرحله را به صورت بسیار خلاصه با هم مرور میکنیم.
اگر چه در اینجا، برای هر مرحله، تخمین بازهی سنی ارائه میشود، اما حتما توجه دارید که این تخمینها، یک تجویز قطعی علمی نیستند و صرفا به عنوان یک برآورد و پیشنهاد هستند.
اما جمعبندیهای ما، این برآوردها را به عنوان یک تخمین پیشنهادی تایید میکند.
به عبارتی، منطقی است که اگر فرزند شما در یکی از بازههای سنی مشخص شده قرار دارد، مهارت های پولی و نگرش پولی او نیز تا حد زیادی به سطح مطرح شده رسیده باشد.
آموزش جدی مهارتهای پولی و مالکیت و سایر مباحث مرتبط، از حدود پنج سالگی معنا پیدا میکند و تلاشهای والدین، برای آموزش در سنین پایینتر، ممکن است نتیجه مطلوب نداشته و یا حتی، اثرات نامطلوب داشته باشد.
مرحله اول (پنج تا هشت سالگی)
معمولا در این مقطع سنی، همچنان کنجکاوی کودکانه وجود دارد و خانواده و جامعه، هنوز نتوانستهاند آن را به صورت کامل سرکوب کنند!
از ویژگیهای دیگر این سن، کوتاه بودن بازه زمانی توجه است.
در این سن، به تدریج مفهوم برابری و انصاف هم در ذهن آنها شکل میگیرد.
در طی مرحله اول رشد پولی، باید مهارتهای پولی زیر توسعه یابند:
- شمردن پول به صورت سکه و سپس اسکناس
- درک ارزش پول و کاربرد آن
- تشخیص و تمایز بین اینکه چه چیزهایی را لازم است داشته باشیم و چه چیزهایی را دوست داریم داشته باشیم. خرید شیر، لازم است و خرید پفک دوست داشتنی.
- توسعهی اولیه مفاهیم اخلاق پولی: شاید بتوان یواشکی بدون اجازه پدر و مادر، یک شکلات اضافه خورد. اما نمیتوان به پول خانواده یا کیف و جیب والدین دست زد.
مرحله دوم (نه تا دوازده سالگی)
در این مقطع سنی، به تدریج خودآگاهی و محیط آگاهی کودکان افزایش مییابد.
برایشان مفاهیمی مانند استقلال مهم میشود.
نظرات خود را، حتی زمانی که با اطرافیان تفاوت دارد، با صراحت اعلام میکنند (و احتمالا از برخوردهای دیگران، تا حدی یاد میگیرند که این رفتار را تقویت یا تعدیل یا تضعیف کنند).
مفهومی به نام شغل و سرگرمی برای آنها معنا پیدا میکند.
در مرحله ی دوم به تدریج شغل و تفریح، مفاهیمی متمایز پیدا می کنند.
کودک می آموزد که ساعاتی از شبانه روز وجود دارد که پدر یا مادر (یا هردو) باید وظیفهای مشخص را به عنوان شغل انجام دهند.
این وظیفه را نمی توان به سادگی متوقف یا جایگزین کرد.
ساعاتی هم وجود دارد که می توان در زمان تعطیلی،
برای تفریح یا سرگرمی یا بازی یا گردش یا مهمانی رفتن صرف کرد.
در طی مرحله دوم رشد پولی، باید مهارتهای پولی زیر توسعه یابند:
- با پول میتوان دنیای اطراف را تغییر داد: یک فقیر با پول ما لبخند میزند و کودک همسایه هم، میتواند با یک بسته بیسکوییت که با پول توجیبی من خریده شده، خوشحال شود و من هم خوشحالی بیشتری را تجربه کنم.
- مفهوم معامله و مهارت کسب درآمد از طریق فعالیت: بسیاری از کودکان در این سن، فروختن بیسکوییت و فرفره و بستنی به دیگران یا دریافت پول به عنوان مشوق را تجربه میکنند.
- آشنایی با مفاهیم درآمد و هزینه
- مهارتهای اولیه حسابداری و ارائه گزارش در مورد اینکه پول تو جیبی، چگونه و کجاها خرج شده است.
مرحله سوم (سیزده تا پانزده سالگی)
در این مرحله، تمرکز بر زمان حال افزایش مییابد.
خودمحوری و توجه به خود و ایجاد استقلال حتی به قیمت مخالفت بیدلیل با دیگران، از جمله رفتارهایی است که در این دوران مشاهده میشود.
اضطراب در مورد قضاوت دیگران هم به تدریج در این مقطع شکل میگیرد.
کم نیستند کودکانی که در این مقطع، رفتار والدین را نقد میکنند و یا حتی از اینکه با این لباس یا آن ماشین به مدرسه آمدهاند یا اینکه این حرف را در آنجا زدهاند، گله میکنند
متابعت از جمع هم سن و سالها هم به تدریج در این سن مشاهده میشود؛ وسهمی از رفتار و نگرش فرزندان را به خود اختصاص می دهد.
فرزندان ما همزمان با اینکه مخالفت با والدین و خواهر یا برادر را تجربه می کنند،
می آموزند که در گروه هم سن و سالها، گاهی به هنجارها و نرم ها و انتظارات آنها
حتی با وجود عدم تمایل خود، تن دهند.
در طی مرحله سوم رشد پولی، باید مهارتهای پولی زیر توسعه یابند:
- لحاظ کردن قیمت در مقایسه کالاها هنگام خرید از فروشگاه یا سوپرمارکت
- درک رابطهی زمان و پول: اینکه گاهی پول میدهیم که زمان خود را ذخیره کنیم و گاهی زمان خود را صرف میکنیم که پول به دست بیاوریم.
- به ایدههایی برای کسب و کار فکر کنند (هر چقدر هم ساده باشد مهم نیست)
- هدف گذاری برای پس انداز و تعهد به آن
- درک اولیه از مفهوم سرمایه گذاری
- درک رابطه پول با کیفیت زندگی آیندهی ما
- درک مفهوم انسان دوستی در مقیاس بازتر و گستردهتر و احترام به افراد خیر و نیکوکار
- آشنایی با حساب بانکی و کارکرد آن و برخی جزئیات اولیه آن
- درک مفهوم سود (در اواخر این مقطع)
مرحله چهارم (شانزده تا هجده سالگی)
توانایی برنامه ریزی و تحلیل منطقی، از جمله توانمندیهایی است که در این مقطع سنی به صورت مشهود رشد میکند.
فرزندان ما در این مقطع، بیش از هر زمان دیگری در گذشته، به قضاوت دیگران در مورد خود توجه میکنند.

حتی بخشی از اهمیت پول هم برای آنها به دو مسئلهی زیر مربوط میشود:
- آنها احساس میکنند اگر پول بیشتری داشته باشند، دیگران در موردشان قضاوت بهتری میکنند.
- احساس میکنند با خریدن برخی وسایل (مانند دفتر، لباس، موبایل، تبلت و کیف) میتوانند به جایگاه بهتری در نگاه دیگران دست پیدا کنند.
این همان مقطعی است که والدین، میکوشند با توصیههای اخلاقی به فرزندانشان نشان دهند که نباید خیلی هم به قضاوت دیگران فکر کرد و ماجرای مردم، به هر حال همان ماجرای خر ملانصرالدین است و به هر حال، هر کاری بکنی انتقادی دارند.
اما همزمان، با توصیههای خود در مورد کنکور و انتخاب رشته و فشار به فرزندان برای دکتر و مهندس شدن (برای خدمت به جامعه!) ناخودآگاه به فرزندان خود نشان میدهند که بیشتر در حال شعار دادن هستند و در تلاش برای آموختن ارزشها و اصولی که خود، عموما از درک و رعایت آنها ناتوانند.
مفهومی به نام اخلاق به شکل کلی و اخلاق پولی و مالی به شکل خاص،
در این مرحله به شکل آگاهانه یا ناآگاهانه به یکی از دغدغههای فرزندان ما تبدیل میشود.
خصوصا آنها به تدریج از والدین، دوستان و رسانه ها و شبکه های اجتماعی می آموزند که ظاهرا تفاوت حرف و عمل بسیار زیاد است؛
و انها باید در مورد اینکه چه بگویند و چه بکنند، تصمیم مستقل بگیرند
در طی مرحله چهارم رشد پولی، باید مهارتهای پولی زیر در فرزندانمان توسعه یابند:
- به صورت فعال و آگاهانه و با تکیه بر تحلیل، پس انداز و سرمایه گذاری و هزینه کنند.
- با توجه به توان پس انداز، هدف گذاری کنند و با توجه به هدفگذاریها، پس انداز کنند.
- مسئولیت پذیری در قبال هزینه کردن را بیاموزند و بتوانند برای پولی که هزینه میکنند، با توضیح و منطق، پاسخگو باشند.
- بتوانند در مورد پول صحبت کنند و در مورد آیندهی مالی خود و برنامه ریزیهای مربوط به آن حرف بزنند.
- بدانند که پول، میتواند تا حدی منشاء قدرت هم باشد و حد و مرز آن را هم تشخیص دهند.
- بیاموزند که چک چیست. بتوانند نوشتهی چک را بخوانند و ویژگیهای کلی آن را بدانند.
- به استقلال مالی به عنوان یک هدف برای سالهای آینده فکر کنند و پیشنیازهای آن را تشخیص دهند و در مسیر آنها تصمیم گیری کنند.
مرحله پنجم (بعد از هجده سالگی)
در این مرحله، به تدریج مفاهیمی مانند آزادی و اختیار برای فرزندان ما مهم میشوند.
آنها میبینند که دوست یا خواهر یا برادرشان، خانهی مستقلی دارد و زندگی مستقلی دارد.
میبینند که یکی از بزرگترها یا هم سن و سال هایشان ازدواج کرده و دیگری ازدواج نکرده یا جدا شده است.
اجاره خانه یا قسط خانه یا خرید خانه را به عنوان یک هزینه جدی در سبد خانوادهی خود و سبد هزینههای آتی خود میبینند.
به خرید خودرو فکر میکنند و به اینکه الان چه ماشینی دارند و چه ماشینی میتوانند داشته باشند و یا دوست دارند داشته باشند فکر میکنند.
به اینکه چه شغلی میتواند چه سطحی از رفاه را ایجاد کند، بیشتر از همیشه فکر میکنند.
مسیر شغلی برای آنها به یک دغدغه جدی تبدیل میشود. چون قبل از آن یا درگیر مسیر تحصیلی بودند و یا فکر میکردند مسیر شغلی و مسیر تحصیلی تا حد زیادی به یکدیگر ارتباط دارند.
رابطه عاطفی به معنای عمیق و گسترده آن،
در این سن برای فرزندان ما مطرح می شود،
واحتمالا گاهی اوقات فکر می کنند که
رابطه توان مالی با موفقیت در رابطه عاطفی چیست و چقدر جدی است.
هویت (در نگاه خود و نگاه دیگران) به شکلی عمیق در این مقطع سنی توسعه مییابد.
در طی مرحله پنجم رشد پولی، باید مهارتهای پولی زیر در فرزندانمان توسعه یابند:
- مدیریت جریان نقد
- درک برنامه ریزی مالی و برنامه ریزی برای افق یک ساله و تعهد به آن
- درک مفهوم سبد دارایی و تنوع جریان های درآمد و تنوع سبدهای سرمایه گذاری
- درک مفاهیمی مثل بیمه و مالیات و سایر تعهدات اجتماعی و اقتصادی
- درک عمیقتر کار خیر و خیرخواهی، نه به عنوان کاری لوکس و زائد، بلکه به عنوان ایفای نقش در جهان هستی
- علاقمندی به گفتگو در مورد پول و مسائل مالی و تحلیلهای پختهتر در مورد این موضوعات
- درک مفهوم ارزش آفرینی (چه به عنوان کارمند و چه کارآفرین) و اینکه به دنبال خلق ارزش باشند و نه سهم خواهی از پول و درآمد دیگران.
- درک بهتر مفهوم اعتبار و مدیریت اعتبار