
پرورش مهارت تفکر نقاد در کودکان
آموزش تفکر انتقادی که یکی از مهارتهای زندگی است از دوران کودکی بسیار مهم است چرا که فرد را قادر میسازد تا اطلاعات دریافتی را از همان کودکی ارزیابی نموده و خطرات عمل برپایه یک فرض غلط را به حداقل برساند.
تفکر انتقادی را باید از سنین پایین به کودکان آموزش دهید تا وقتی بزرگتر شدند در مقابل دوستان ناسالم، انتخابهای اشتباه یا حتی موج تبلیغات و مد و رسانه، بتوانند تصمیم درست بگیرند و از خودشان محافظت کنند.
داشتن توانایی و مهارت تفکرانتقادی به اشخاص این اجازه را میدهد تا بتوانند در زندگی اطلاعات را تجزیه و تحلیل و استدلال کنند و به ارزیابی مشکلات پیرامون خود بپردازند و تصمیم گیری معقولی اتخاذ نمایند.
برای این که کودک شما از همان ابتدا بتواند تصمیمهای مهمی در زندگی خود بگیرد، باید قدرت تجزیه و تحلیل، ارزیابی و قضاوت نسبت به شرایط زندگی خود را آموزش ببیند.
تفکر نقادانه میتواند به مثابه جعبه ابزاری از مهارتها تصور شود که کودکان را قادر میسازد عمیقتر و روشنتر درباره آنچه به آن باور دارند و درباره آنچه باید انجام دهند فکر کنند. چنین تفکری به آنها کمک خواهد کرد نسبت به اطلاعاتی که دریافت میکنند هوشیارتر باشند و کمتر در معرض قانع شدن متعصبانه، پیشداوری و باور یا رفتار نامعقول قرار گیرند، پرورش این مهارتها در مدرسه از آنرو اهمیت دارد که یادگیری عاقل و منطقی بودن، مستقل بودن و برای خود فکر کردن عناصر کلیدی هر نوع آموزش است.
راه های تقویت مهارت تفکر نقاد
- داستانهایی با پایان مبهم تعریف کنید. چنین داستانهایی در مقایسه با آنهایی که نتیجهشان قابل انتظار است، بچهها را به تحلیل بیشتر وا میدارند. مثلا قصهای برای او تعریف کنید و بگویید به نظرت آخرش چه میشود؟ یا بگویید: «به نظرت اگه قهرمان داستان این کار رو نمیکرد چی میشد؟» یا «تو اگه جاش بودی چی کار میکردی؟»
- از او سوال بپرسید. درباره هر موضوعی میتوانید سوالاتی را مطرح کنید. مثلا: میدونی چرا رنگ دریا آبیه؟ یا اینکه: به نظرت چرا بعضیا دزدی میکنن؟ پاسخهای او را به سوالاتتان بشنوید و بعد، سعی کنید با راهنماییهای مناسب او را به جواب درستتر برسانید.
- به او فرصت تصمیمگیری بدهید و درهنگام تصمیم گیری، اجازه دهید به اندازه کافی فکر کند، دلایلش را بگوید و کاری را که درست میداند عملی کند. به جای او تصمیم نگیرید فقط راهنماییهای لازم را به او بدهید و خطرات و هشدارهای لازم را بگویید.
- اجازه دهید خیالپردازی کند. از او درباره رویاهایش بپرسید. بگویید دوست دارد چه کارهایی انجام دهد یا از کدام یک از کارهایش رضایت بیشتری دارد و دلایلش را بشنوید. هر چیزی که باعث شود فرزندتان استدلال بیاورد، تفکر انتقادی را در او تقویت میکند.
- برای هر چیزی، قاعده و قانون نیاورید. اجازه دهید فرزندتان کار خودش را بکند حتی اگر با سلیقه شما جور نیست. اگر دامن قرمزش را با جوراب شلواری سرخابی پوشید، نگویید که این دو رنگ را با هم نمیپوشند. اگر در نقاشیاش خورشید را صورتی و دریا را سبز کشید، او را سرزنش نکنید. در دنیای کودک، هیچ باید و نبایدی مطرح نکنید مگر وقتی که ممکن است به او یا دیگران صدمهای وارد شود.

آموزش تفکر انتقادی که یکی از مهارتهای زندگی است از دوران کودکی بسیار مهم است چرا که فرد را قادر میسازد تا اطلاعات دریافتی را از همان کودکی ارزیابی نموده و خطرات عمل برپایه یک فرض غلط را به حداقل برساند.
نقص در آموزش این مهارت از کودکی میتواند باعث صدمه، مسمومیت ذهنی، عدم پذیرش و یا خرابکاریهایی شود که ممکن است فرد را با خطرات مهلکی روبهرو سازد.
تفکر انتقادی در کنار شیوه تفکر خلاق، پیش نیاز سایر مهارتهای زندگی از جمله حل مساله، تصمیمگیری، ارتباط موثر و روابط سازنده را تشکیل میدهد.
فردی که توانایی تفکر انتقادی را از همان کودکی آموزش نبیند، نمیتواند راهحلهای متعدد برای مسائل را ارزیابی و بهترین شیوه را انتخاب کند و با شکستهای متعدد روبهرو خواهد شد.
در واقع تفکر انتقادی و تفکر خلاق هر دو منجر به نوآوری و خلق ایدههای جدید میگردد و فرد را قادر میسازد تا ایدهها و راهحلهای موجود را ارزیابی کرده و بهترین آنها را انتخاب کند.
تمرین های پرورش تفکر نقاد
سوالات بیانتها بپرسید. والدین گاهی اوقات آنچنان در انجام هر کاری برای کودکان فرو میروند که از مسئله سادهای مثل پخت و پز گرفته تا اینکه مثلا حواسمان مدام به اشتباهاتی که مرتکب میشوند، باشد. و برای اینکه از این چاله خارج شویم بهتر است شروع به پرسیدن بیشتر کنیم.
بگذاریم تصمیم گیری داشته باشند.شما با سوال کردن میتوانید مهارت تصمیم گیری را آموزش دهید.بعنوان مثال “آیا میخواهی برای شام سیب زمینی داشته باشی یا ذرت؟”
کودکتان را تشویق کنید تا در مورد یک موضوعی برای شما توضیحاتی بدهد. اول با حقیقتها شروع کنید.مثل چیزهایی که در مرحله اول کودکتان مشاهده میکند و بعد با سوال پرسیدنهای بیانتها موضوع را ادامه بدهید.”میتوانی توضیح بدی چه میبینی” یا “مرحله بعد چکار باید انجام بدهی” این نوع سوال پرسیدنها جواب بله یا خیر ندارد .پس کودکتان نباید نگران رد جواب باشد. او شروع به فکر کردن کرده و نگاهی هم به نظریههای خودش خواهد داشت.
از کودکتان بخواهید به راهحلهای متعدد مسئله فکر کند و بصورت انتقادی به نتیجه فکر کند. از کودکتان بپرسید بعنوان مثال “اگر برادرت یک اسبابب بازی را به سمتت پرتاب کند چه کاری انجام میدهی؟” کودک شما ممکن است جوابهایی نظیراینکه من هم یک اسباب بازی به سمتش پرت میکنم ،به بزرگترم میگویم و یا میخواهم معذرت خواهی کند، داشته باشند و در نهایت یک تصمیم نهایی بر اساس اینکه کدام راهحل بهتر است میگیرد.
پاسخش را ارزیابی کنید. بعوان نمونه شما بگویید ” اگر بخواهی تو هم یک اسباب بازی دیگر به سمت برادرت پرت کنی، ممکنه دردسر برایت درست شود.آیا این فکر خوبی است؟ دفعه بعد چکار دیگری میتوانی انجام بدهی؟”
کودکتان را تشویق به انجام تمرین نوشتنی کنید. بخواهید دلیلش را برای انتخابش بر روی کاغذ بنویسد.نوشتن دلیل پاسخ کمک به مهارت نوشتن و هم توانایی ارتباط برقرار کردن استدلال میکند.همینطور تمرین به نوشتن باعث میشود کودک شما در مقابل گفتههایش مسئول باشد.
کودکتان را تشویق به بحث کنید. بحث کردن پیرامون موضوعات مختلف باعث میشود که کودک شما یاد بگیرد چطور نقطه نظرها و ایدههایش را مطرح کند و همینطور آموزشی برای دلیل شفاهی دادن است.بعنوان مثال کودک شما میتواند بحث را با جملات “من موافقم یا مخالفم.زیرا…” شروع کند.شما بحث را ادامه بدهید و هر کدام یک سمت از موضوع بحث باشید.

از همان ابتدای کودکی و آموزش مهارتهای زندگی از جمله تفکر انتقادی باید مرز مشخصی بین آنچه این مهارت است و آنچه نباید یاد گرفته شود در نظر گرفته شود از جمله موارد زیر:
تفکر نقادانه، بیاحترامی و بیتوجهی به بزرگسالان نیست.
کودک شما باید یاد بگیرد که داشتن این مهارت به معنی جنگ و ستیز دائمی با دیگران به خاطر اختلاف نظر با آنها نیست.
در حین آموزش این مهارت به کودکان بایداین نکته را نیزبه آنها یاد بدهیم که داشتن تفکر انتقادی به معنی ارزیابی و تجزیه و تحلیل اوضاع پیرامون خود و تصمیمگیری براساس بهترین انتخاب است و این به معنی بیتوجهی به بزگسالان و دست کم گرفتن تجارب آنها نیست.
تفکرنقادانه بیاعتمادی وبدبینی به دیگران نیست.
منفیبافی و بیاعتمادی به دیگران سرمنشا بسیاری از مشکلات ارتباطی مادر بزرگسالی است.
مرز بین تفکرانتقادی و داشتن بیاعتمادی به دیگران در این مسئله است که قبل از هر تصمیمگیری ارزیابی جامعی داشته باشیم و بدون فکر کردن هر نظر و عقیدهای را قبول نکنیم نه اینکه هر نظر و عقیدهای را از جانب دیگران رد کنیم.
سه راهی که والدین میتوانند احتمال پرورش فرزندان با تفکر انتقادی و تحلیلی را افزایش دهند عبارت است از:
- به فرزندان خود بیاموزید هر چیزی که در فضای آنلاین و شبکههای مجازی میخوانند درست نیست. بچهها را به فکر کردن در مورد همه چیز، سوال پرسیدن، مطالعه، تحقیق و بررسی بیشتر تشویق کنید. امکان مکالمه و بحث آزاد را به بخشی از فرهنگ خانواده خود تبدیل کنید.
- اجازه دهید بچهها با کشف احتمالات و آزمایش گزینههای مختلف و بدون ترس از خطا و اشتباه مسائل مختلف را یاد بگیرند، تلاش را بر نتیجه ترجیح دهید.
- امکان تجربههای متفاوت با گروههایی از افراد مختلف را فراهم کنید، تعادل بین استقلال و همکاری تیمی را در فرآیند یادگیری فرزندان برقرار کنید که سبب تقویت حس اعتماد به نفس و احترام به دیگران میشود.
برای آن که در فرزندانی با روحیه تفکر انتقادی و حتی خلاقانه داشته باشیم در گام نخست نیاز است آسیب هایی که در این مسیر ما و فرزندان مان را دچار همان ابتدای تولد بینش، طرز تفکر و روش های حل مسئله خود را تنظیم کرده اند. فراگیری تفکر انتقادی شامل گسترش فرایندهای فکری از طریق فکر کردن به ورای آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد است.