در این داستان من قراره راز مهمی رو متوجه بشم؛ رازی که فقط ناخداها و شاهزاده پریها ازش خبر دارند!
در این داستان من و دوست صمیمیام، در کنار معلم و دیگر دانش آموزان به پایه سوم آمدهایم، و این دفعه یکسری خاطرات جالب را مرور میکنیم.
در این داستان خواهر و برادر همزمان نقش آفرینی میکنند و با شکرگزاری از نعمتهای خداوند آشنا میشوند.
داستان – عکس ها – بسته بندی همه چیز خیلی خوب بود ممنون از شما
دختر من که عاشق این کتاب شده هرروز میاد بهم میگه من کیم؟
ای کاش میشد شغل های بیشتری انتخاب کنیم
ممنون از کتاب خوبتون دخترم واقعا دوسش داره
پسر من همیشه دوست داشت فضانورد بشه. کتاب شما رو خیلی دوست داره و واقعا خیلی جدی به فضانورد شدن فکر می کنه! فقط می تونم بگم مرسی و موفق باشین
کاراکتر پسر مو فرفریه خیلی باحاله. خیلی شبیه پسرمه. موفق باشین
سلام. ممنون از ایده جالبتون. کتاب دخترم رو تو جشن الفبای مدرسه بهش دادم کلی خوشحال شد و اینکه کلی تو کلاس باعث شوق بچه های دیگه شد.
jhjhjh
اگر میشد قسمتی از داستان رو خودمون بنویسیم خیلی بهتر می شد